۱/۲۵/۱۳۸۶

قانون، لکس ماریا و اینترنت


از یه مساله توی سوئد که خیلی خوشم میاد و البته توی اروپا هم معروفه احترام به قانونه. قانون برای همه یکسانه و پلیس هم بخوبی وظیفشو دربارش انجام میده. اینجا تا حالا نشده که کسی شنیده باشه که بشه کارغیر قانونی رو با رشوه دادن انجام داد
در حرفه پزشکی هم قوانین خیلی سختی دارن. همسرم دوره مخصوص اخلاق پزشکی اینجا رو گذرونده و از امتحانش میگفت که چندین ساعت طول کشیده و بصورت کتبی و توضیحی بوده. سووالات هم بیشتر بصورت کیس بودن. این دوره برای پزشکای خارجی اجباری هست و همیشه در هرکلاسی 40-30 درصد هم رد میشن
مراجع متفاوتی هم هست برای شکایت از پزشکان که بالاترین و جدی ترینش لکس ماریا نام داره. این اسم هم از یه حادثه که در سال 1937 در استکهلم رخ داد و 4 مریض بخاطر تزریق اشتباهی ماده ضد عفونی کننده بجای بیحس کننده جونشونو از دست دادن گرفته شده. نتیجه تصمیم گیری این مرجع بعد از اتمام هم بدون ذکر اطلاعات مریض در اختیار رسانه ها قرار میگیره
حفظ اسرار بیماران خیلی اهمیت داره و رعایت نکردن اون چه بصورت عمدی و غیر عمدی حتی میتونه پروانه پزشکی یه پزشک رو باطل کنه. چاپ عکس و اطلاعات بیمارا در اینترنت هم که اصلا غیر قابل تصوره. فکر کنم اگر پزشکی اینکارو کنه در اروپا دیگه نتونه کار پزشکی کنه.
من به یکی از همکارا که این قضیه رو خیلی مودبانه گفتم ولی ایشون اونقدر بهش برخورد که فقط کم مونده بود فحش خارمادر بهمون بده. فقط آدم فکر کنه که عکس مادرشو که گواتر داره توی اینترنت ببینه و راجع بیماریش بخونه چقدر ناراحت میشه. اگر آدم در روستا زندگی کنه یعنی از اینترنت خبر نداره؟ آیا حق انسان که نخواد اطلاعات خصوصیشو دیگران بدونن ربطی به شهری یا روستائی بودن آدم داره؟
این یه مقدمه طولانی شد برای نوشتن راجع به رفتار خیلی بده به خانم دندانپزشک با یک مریضش که من بسیار ناراحت شدم از خوندنش. شرحشو از طریق وبلاگ رفیقمون یک پزشک خوندم و نظر خودم رو هم اونجا نوشتم. خیلی ناراحت کنندست که حق و حقوق متقابل پزشک و بیمار کامل معلوم نباشه و پیگیری مسائل اونقدر سخت باشه که آدم صرفنظر کنه.
مساله ای که برای من شخصا وجود داشت تجویزدارو و دوز نامناسب برای یکی از نزدیکان بود که بعد از مدتها که بیمار هنوز شکایت داشت و از پزشک فقط پاسخ من دکترم یا تو رو میشنید وقتی پزشک بالاخره متوجه شد فقط گفت همینه که هست و اگر ناراحتی دکترتو عوض کن. واقعا متاسف شدم وقتی شنیدم و از اون بدتر از اینکه هیچکاری نمیشه کرد احساس بدی بهم دست داد
شاید ماها بعنوان پزشکانی که با دنیای دوروبر توسط اینترنت آشنائی داریم و وجود پزشکانی که مخاطبین و خوانندگان زیادی دارن با شکافتن و بیان این مسائل و ذکر حق و حقوق متقابل پزشک و بیمار و ذکر قوانین موجود کشورمون و نیز قوانین کشورهای دیگه بتونن به کاهش این مشکلات کمک کنن.
من اگر میتونستم یک دفتر با حضور یکسری پزشک قانوندان و وکیل با تجربه در این زمینه که حاضر باشن با دستمزد کم و یا رایگان بطور خیریه کار کنن راه مینداختم. هزینه این دفتر میتونه با کمکهای پزشکان وعلاقه مندان تامین بشه و بدون چشمداشت مادی میشد موارد قانونی رو در ارتباط بین بیمارو پزشک حل کنه. این دفتر میتونه یه صفحه اینترنتی هم به زبانهای مختلف داشته باشه هم برای جذب کمکهای فکری و مادی دیگران و هم جهت اطلاعرسانی

2 نظرات:

مصطفی لنگری زاده گفت...

امیرجان سلام
ازدیدگاه مدیریت اطلاعات بهداشتی ما نیز در کشورمان منشور حقوق بیمار را داریم و در زمان پذیرش باید به بیمار توضیحات کافی در خصوص روش درمانی انتخاب شده برای اورا بدهیم ولی متولی رسیدگی به آن سازمان نظام پزشکی است که متاسفانه خود این سازمان یکی از معظلات بزرگ جامعه بهداشتی درمانی است چرا که متاسفانه هیچیک از این قوانین را رعایت نکرده و درمقام قضاوت در خصوص شکایات برنمی آید من که تا بحال بزرگترین کاری که از این سازمان دیده ام فقط تعیین نرخ سالیانه حق ویزیت پزشکان است

Amir: گفت...

آقا خیلی ممنون از توضیحت. ما از نظر قانون فکر نمیکنم کم داشته باشیم فقط در اجرا و کنترلش مشکل داریم متاسفانه