ژوئن، ژولای و آگوست زمانیه که سوئدیها مرخصی تابستونی میگیرن و براشون خیلی مقدسه. با هر چی میشه شوخی کرد اینجا به جز با این مرخصیشون. یعنی به هیچ وجهی حاضر نیستن که دور این تعطیلات رو خط بکشن. حتی مثل اینکه اگر کسیشون بمیره هم برنمیگردن و میگن جنازه رو نگه دارین تا ما بعد از تعطیلات بیایم! حالا ما موندیم و سه طبقه بخش خالی! همه مرخصین بجز من که چون کلی کار دارم فقط یه مرخصی ده روزه رفتم. استاده هفته دیگه از مرخصی میاد و من باید کلی کار بهش تحویل بدم. یعدش هم فقط 10 روز فرصت داریم تا همشو مرور و تصییح کنیم. بعد دوباره میره مسافرت و منم یه هفته بعدش میرم استرالیا. خلاصه توی این 10 روزه بعدی ایشون ماشالا سرحال مام با باطری خالی باس خودمونو بکشیم. حالا تا کی دووم میاره آدم که حتی تعطیلات آخر هفته هم بیاد سر کار و کار کنه خدا میدونه. حالا خدا کنه این باطریه تا آخر امسال بکشه بعدش هر بلائی که سرش خواست بیاد بیاد
۵/۰۲/۱۳۸۶
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 نظرات:
ارسال یک نظر