۱۰/۰۴/۱۳۸۶

فوق لیسانس مهندسی بیومدیسین

اگر دارای مدرک مهندسی و یا لیسانس رشته های مرتبط با مهندسی بیومدیسین هستید و علاقمند به تحصیل در سوئد در مقطع فوق لیسانس، این فرصت را در بخش ما از دست ندهید. اگر خودتون هم دارای شرایط لازم نیستید اگر دوست یا فامیل دارای شرایط داشتید خبر کنین. با استاد مسوولش که صحبت میکردم میگفت که فرصت ارسال مدارک تا فوریه هستش، پس تا وقت هست اقدام کنین. این صفحه مربوط به دوره هستش و در این صفحه هم جزئیات دوره نوشته شده. اگر سووالی هم داشتین از ایمیلی که در اون صفحه اومده بپرسین
متاسفانه این دوره برای پزشکان و فارغ التحصیلهای علوم پزشکی نیست و فقط رشته هایی که واحدهای ریاضی گذروندن میتونن شرکت کنن. هرچقدر هم نمره امتحان زبان انگلیسیتون بهتر باشه شانس قبول شدنتون بالاتر میره

۱۰/۰۳/۱۳۸۶

گاز گرفتگی

بابا این چه وضعشه؟ از وبلاگ یکی از پزشکا خوندم که یکنفر از رفقاشون بدلیل گاز گرفتگی از بین رفتن. چند وقت پیش هم یه محقق علوم هسته ای فکر کنم در شیراز به همین دلیل از بین رفتن. از این خبرها هم که کم نمیخونیم در صفحه حوادث. آیا بعد از این وقابع کسی هم متهم میشه؟ یادمه که در مشهد یه مورد مشابه به این دلیل اتفاق افتاد چون لوله هواکش بخاری گازی الکی بوده و بعد از چند سانتیمتر مسدود شده و فقط ظاهرش برای گول زدن مامورای شهرداری درست شده بود. صاحب جدید هم بدون اطلاع بخاری رو نصب کرده و در اولین شب استفاده دچار گاز گرفتگی شده. من که فکر میکنم سازنده اون منزل و مهندس ناظر و حتی مامور شهرداری کنترل کننده خونه در این زمینه مسوولند. مسوولیت این افراد در حدی هست که حتی باید به جرم قتل غیر عمد در دادگاه محکوم بشن
آیا قوانینی در این زمینه هست؟ کسی اطلاع داره که در موارد مشابه قانون چه عملی انجام میده؟

ارزش اطلاعات

یه زمینه ذهنی ماها داریم و اونم بی ارزش دونستن اطلاعاته. در شهر کوچکی کار میکردم و از پزشکای محلی میشنیدم که وقت و بی وقت آشنایان و اقوام دور و نزدیک میان پهلوشون و ازشون میخوان که معاینه بشن و بعدم دارو براشون نوشته بشه و میرفتن. الیته تشکر میکردن ولی هیچوقت از نظر مالی این لطف رو جبران نمیکردن. در مهمونیها هم که همه ماها تجربه کردیم که تمام وقت ماها صرف پاسخ به سووالات پزشکی مهمانان میشه. حالا فکر کنین که آشنائی دارین که چندین دفعه براش مشورت پزشکی انجام دادین بصورت رایگان و ایشون یه بقالی دارن. اگر یه دونه کبریت هم از ایشون بخواین پولشو میدین و اگر بعد از تعارفات ایشان پولش رو ندین به هزار تا لقب منجمله خسیس بودن متهم میشین. من فکر میکنم که علت این دوگانگی بی ارزش شمردن اطلاعات و معلومات هستش. همه توقع دارن که شما اطلاعات و تجربتونو به رایگان در اختیارشون بذارین چون اطلاعات رو تو دست نمیشه گرفت بنابراین هیچ و بی ارزش تلقی میشه.
شما نظرتون چیه و علت این مساله رو در چه چیزی میدونین؟ فکر میکنین چطور میشه این مساله رو برطرف کرد؟

در ادامه این پست میخوام یه پست دیگه بنویسم راجع به اینکه چطور بدون هیچ دلیلی - البته شاید برای ما - رفقای وبلاگی یکی از پرکارترین و بهترین تولید کننده اطلاعات رو از دست دادن