دیشب شبکه دولتی سوئد یه برنامه مستند راجع به فروش کلیه در ایران نشون داد. ساعت هشت شب شروع کرد که ساعتیه که همه پای تلویزیون نشستن. ما مهمون هم داشتیم که یه دکتر سوئدی بود. آخر برنامه گریه همه در اومده بود.
قیمت کلیه رو تبدیل به کرون سوئد میکرد و در زیرنویس مینوشت. قیمت یه کلیه اندازه حقوق یه کارگر در 2 تا 3 ماه و یا اگر طرف بیکاره و از دولت پول میگیره 3 تا 4 ماه.
با اهدا کننده ها که صحبت میکرد چه رویاهائی برای این پولا داشتن. یه زوج جوون که میخواستن قرضاشونو بدن و یه ماشین قراضه مرده بخره و بره مسافر کشی و یه زن بیوه جوون برای اینکه پول پیش اجاره یه خونه رو بده و خواهرای یتیم کوچیکشو بیاره پهلوی خودش با هم زندگی کنن. جزئیات جالبی هم داشت. مثلا دکتر به پدر مریض میگفت این آمپول رو بچت لازم داره و اگر نباشه عمل فایده نداره و فقط از بازار آزاد گیر میاد و قیمتش هم یه ملیونه. پدر بیچاره هم همش توی این فکر بود که پول از کجا دوباره قرض بگیره. اینجا تا حالا نشده که مریضی داروئی نیاز داشته باشه و داروخانه نداشته باشه. تازه اگر در طول یکسال هزینه داروها از یه مقدار بیشتر بشه بقیه داروها مجانیه برای مریض. دلالای کلیه رو نشون میداد. همه میکروفن داشتن و از دور هم فیلمبرداری میکردن. خلاصه دردمون دوباره تازه شد. فقط آدم از خودش میپرسه چرا؟ چرا اینا بیچاره ها باید اینطوری زندگی کنن.
در آخر برنامه هم بعد از چند ماه از اونا خبر گرفت. همه پولا رو از دست داده بودن و دوباره شده بودن مثل روز اول فقط بدون یک کلیه.
0 نظرات:
ارسال یک نظر