۶/۰۳/۱۳۸۵
ارائه مقاله درباره منطق فازی
۶/۰۲/۱۳۸۵
۶/۰۱/۱۳۸۵
کلاس آموزش ریاضی
اینم یه سری لینک به بعضی از اون سایتها
لینک اول
لینک دوم
لینک سوم
۵/۲۵/۱۳۸۵
Number of the Beast
۵/۲۴/۱۳۸۵
پیروی از پروتکلهای درمانی
پیروی کردن از پروتکلهای درمانی اثر بسیار خوبی در ارتقا سطح سلامت و موثر بودن سیستم درمانی داره. ولی چرا همه پزشکا از اونا پیروی نمیکن؟ دلائل متفاوتی برای این مساله وجود داره مثلا ناآشنائی پزشکان با پروتکلهای درمانی و یا مثلا قبول نداشتن اونا.
در یک مقاله پس از بررسی اولیه 5658 مقاله و سپس مطالعه دقیق 76 تا از مقاله هائی که در ارتباط با عدم همخوانی پزشکان با پروتکهای رایج بوده یکسری دلائل شایع ذکر شده
متن کامل مقاله فوق
سیستمهای خبره فازی
در هر صورت این یه صفحه جالب با کلی رفرنس و لینک به منابع مختلف منطق فازی. البته پس زمینه صفحش خیلی رنگ ضایعیه!
اینم یه کتاب جالب درباره سیستمهای خبره فازی که روی ر.ش. آپلودش کردم
۵/۲۳/۱۳۸۵
ضریب فی
توضیحات بیشتر
۵/۲۱/۱۳۸۵
اعتیاد به بازیهای کامپیوتری
ادامه مقاله
من که بعضی از اینا رو دارم
۵/۱۹/۱۳۸۵
ماجرای دوربین دست دوم
یه چیزی این روزا اعصاب من رو بهم ریخته. امسال گفتیم که برم یه دوربین فیلمبرداری بخرم. نوش که گرونه مام رفتیم دنبال دست دوم. یه سایتی اینجا هست که ملت آنونس میدن برای فروش جنساشون. یه دوربین کانون ام وی 700 پیدا کردم و بعد از چونه!زدن به قیمت 1850 کرون خریدمش. بعد که فرستادش یارو از همون اول کار نکرد و یه پیغام میداد که رطوبت توی دوربین هستش. خلاصه به یارو ای میل زدم گفتم. بعد از یه هفته گفت که مسافرت بوده و پیغام رو ندیده و گفت نمیدونم بذارش رو شوفاژ و درش رو باز بذار و از این کارا. منم انجام دادم کارا رو ولی افاقه نکرد. حالا هم بعد از چندین ای میل بازی میگه من درست و صحیح فرستادم و شاهدم دارم! منم بهش گفتم که از دستش به پلیس شکایت میکنم. حالا با چند تا از همکارا که کلی وسیله از طریق این سایت میخرن مشورت کردم و اونا نامه ها رو بهم کمک میکنن که بنویسم. یکیشونم گفته که یه پسرعمو داره که وکیله و اگر بهش بگیم زنگ میزنه و یارورو کمی میترسونه. یکی از همکارا که میگه براش بنویس که چند نفر از ایرونیا رو میفرستم که پولمو ازت در بیارن و ردیفت کنن! اینام ما ها رو شناختن! تا 14 آگوست بهش وقت دادم که پول رو بفرسته و اگر نفرسته منم هرجور میدونم عمل میکنم. حالا ببینیم چی میشه. خدا کنه درست بشه. غلط کنم دیگه از طریق این سایت خرید کنم
۵/۱۸/۱۳۸۵
جریمه
امروز یکی از همکارا رو دیدم که با لب و لوچه آویزون از جلوی درر اطاق رد شد. بهش گفتم چی شده؟ گفت ماشینشو پارک کرده ولی چون گفته زود بر میگردم ده کرون پول پارکینگو ننداخته ولی کارش طول کشیده وقتی برگشته دیده یه قبض جریمه هفتصد کرونی رو ماشینش چسبوندن! خیلی جریمه گرونیه و خیلی سوزش داره
۵/۱۷/۱۳۸۵
محاسبه توان مصرفی کامپیوتر
وقتی بدردم خورد که میخواستم کارت گرافیک جدید برای دستگاهم بخرم و میخواستم بدونم پاور300 وات که دارم کافیه یا نه
یک پرسش از دوستان
یه سووال از رفقا. یه آنالیزی دارم انجام میدم راجع به اینکه چقدر انکولوژیستها در اینجا مطابق با پروتکلهای درمانی عمل میکنن. این مساله مهمی هستش بخاطر عوارض درمان نابجا و نیز مدیریت منابع درمانی.
دو گروه در این مطالعه وجود دارن. یکی کسانی که باید بر اساس پروتکل درمان شده باشند و گروه دیگر کسانی که در حقیقت درمان شده اند. و بعد یک جدول دو در دو درست کردم ازشون که در ردیف کسانی که بر اساس پروتکل باید درمان شوند و نباید درمان شوند (پروتکل مثبت و پروتکل منفی) و در ستون بیمارانی که در واقعیت درمان شده اند و نشده اند.
بعد هم برای اینکه ببینم آیا اختلاف معنی دار هست یا خیر تست پیرسون کای اسکوئر رو انجام دادم.
آیا روش دیگه ای برای اینکه ببینیم آیا اختلاف بین این دو گروه معنی دار هست یا خیر وجود داره؟ ممنون میشم از راهنمائیتون
۵/۱۵/۱۳۸۵
عذرخواهی
۵/۱۳/۱۳۸۵
اهدای خون قسمت سوم
دیروز توی بخش به هر کس که قضیه انتقال خون و رفتار پرسنل اونجا رو میگفتم تعجب میکرد و میگفتن که اونا حق ندارن با مراجعین رفتار اینجوری داشته باشن. خلاصه همسرم اومده بود که بهم سر بزنه بهش گفتم. اونم ناراحت شد ولی چیزی نگفت. یه سری کورس اینجا گذرونده که توشون یه چیزی تو مایه های اخلاق پزشکی هم بوده و میگفت توی اونها خیلی راجع به رفتار پرسنل بخشهای پزشکی با مراجعه کننده ها توصیه شده و خیلی مهمن. بعدم گفت که میره خونه. بعد از نزدیک به سه ربع دیدم که برگشت. تعجب کردم. گفت که رفته اونجا و ردیفشون کرده! رفته بود اونجا و به همون دو نفری که اونجا بودن گفته بود که میخواد با رئیس اونجا صحبت کنه و شکایت داره! اونام زنگ زده بودن به رئیس و اومده بود. یک پزشک خیلی مسن و خوش اخلاق. و بعد قضیه رو همسرم براش تعریف کرده بود. اونم اون دو نفر رو صدا زده بود توی اطاقش و ازشون توضیح خواسته بود. اون پرسنل مسن تر که بداخلاقی کرده بود هم آخرش کلی معذرت خواهی کرده بود و گفته بود اگر همسرتون بیاد من از اونم معذرت میخوام. خلاصه اینطوری قضیه اهدای خون ما تموم شد
۵/۱۲/۱۳۸۵
اهدای خون قسمت دوم
امروز صبح رفتم محل اهدای خون. چون بار اول بود باید یه سری فرم راجع به سلامتی پر میکردم. سوالاش جالب بود. انگار همه چیز براشون به داخل و خارج کشورهای نوردیک تقسیم شده بود. آیا به خارج از نوردیک سفر کردین؟ آیا خارج از نوردیک در بیمارستان بستری شدین؟ و از این جور سوالا. بعدم وقتی فرم رو پر کردم و به یارو گفتم که دیابت دارم و با قرص تحت کنترل هستش یکیشون که مسن تر بود و اونطرف نشسته بود گفت نه نمیتوونین خون بدین خداحافظ! خیلی بهم برخورد. بهش گفتم که دیابتم از نوع خفیفه و فقط با قرص و رژیم تحت کنترله پفیوز باز گفت نه نمیشه خداحافظ! منم فقط از اون کسی که با ادب تر بود تشکر کردم و خداحافظی و اومدم بیرون. میدونم که مث سگ دنبال جمع کردن آدما برای اهدای خونن و تو روزنامه هم درخواست زده بودن ولی این رفتار عجیب بود. مثل همیشه فکر کردم اگر سوئدی بودم و قیافم مثل اینا بود اینجوری رفتار نمیکرد و حداقل کمی مودب تر بود. بعضی از اینا خیلی رفتارشون با خارجیا بده و بی ادبن. خاک بر سر کثافتشون کنه که اینهمه مغرورن و بی تربیت
۵/۱۱/۱۳۸۵
اهدای خون
سالهای دور وقتی دبیرستان بودم رفتم خون دادم و کارتشم تا مدتها نگه داشته بودم. حالا دوباره هوس کردم برم خون بدم. تو روزنامه خوندم که میزان ذخیره خون توی استانمون کمه و درخواست کرده بود که مردم بیان و خون اهدا کنن. منم از طریق اینترنت وقت رزرو! کردم برای فردا ساعت هشت صبح. بریم ببینیم اینجا مراحلش چطوریه. خدا کنه که سوزنش به همون ضخامت نباشه! نمیدونم آب پرتقالم میدن یا نه!