۱۲/۱۰/۱۳۸۶

مصرف آب و برق

چند وقت پیش دیدم دونفر دارن سیفونهای توالت بخش رو عوض میکنن. قدیمیها خوب کار میکردن و علتش رو متوجه نشدم که چرا اینکار رو میکنن. وقتی از مسوول تاسیسات بخش سوال کردم گفت که این جدیدا مصرف آب کمتری از قبلیها دارن و میشه میزان آب رو تنظیم کرد که کمتر باشه یا بیشتر. حساب کردن و دیدن اگر اینکار رو در سطح وسیع انجام بدن در مصرف آب تاثیر زیادی داره بنابر این برای صرفه جویی در مصرف آب این کار رو کردن
چند سال پیش هم تمام اجاقهای برقی خانه های اجاره ائی شرکتی که ما مستاجرش هستیم رو با نوعی که مصرف انرژی بهینه ائی داره عوض کردن. این شرکت در استان ما حدود 40 هزار آپارتمان و خونه داره! و همینطور هم در حال زمین خریدن و ساختمان سازی در شهر ما هستش. اینکه یه شرکت خصوصی برای صرفه جوئی در مصرف برقی که مستاجرا خودشون پولشو میدن این کار رو بکنه برای من جالب بود

۱۱/۲۲/۱۳۸۶

تصادف


امروز صبح همسرم میخواست بره استکهلم برای شرکت در یک دوره آموزشی. ساعت پنج و نیم صبح باید میبردمش ایستگاه قطار. وقتی اومدیم سوار ماشین بشیم تو تاریکی دیدم که بنظر میاد در سمت راننده غیر عادیه! وقتی نزدیک رفتیم دیدیم که ای بابا در سمت راننده رو زدن غر کردن. خیلی زور داره که توی پارکینگ بزنن بهت و روحت هم خبر نداشته باشه. امسال هم ماشین رو بیمه کامل نکرده بودم و وقتی تماس گرفتم با بیمه ماشین گفتن که نمیتونن چیزی بابت خسارت بدن. البته اگر هم ماشین بیمه کامل بود باید خودم 2000 کرون میدادم و اونها بقیه خسارت رو. البته با احتساب اینکه سالی هم باید 1500کرون بیشتر میدادم شاید در کل زیاد ضرر نکنم.
به اداره پلیس زنگ زدم و توضیح دادم حادثه رو. گفتن که باید برم اداره پلیس و گزارش کنم و ماشین رو نشون بدم. منم یه چند تا عکس از ماشین و اثر تایر مجرم احتمالی! گرفتم و رفتم اداره پلیس. شماره گرفتم و بعد از 15 دقیقه نوبتم شد. رفتم توی یه اطاق و با یه پلیس خیلی خوش اخلاق صحبت کردم و بعد ماشین رو بهش نشون دادم. عکسها رو هم گفت که براش ای میل کنم تا اطلاعات رو به کارشناس مربوطه نشون بده. گفت که بعدش هم یه نامه برام میفرستم و اگر کسی گزارش داده باشه پیگیری میکنن.
تنها کاری که تونستم بکنم این یود که توی روزنامه محلی در ستون شکایات! یا داگنز ریس یا ستون اهدای خار روزانه که مردم شکایاتشون رو مینویسن یه پیغام به اون فلان فلان شده ای که ماشین رو زده بود نوشتم.
عکس ماشین رو هم در سمت مقابل میبینین

۱۱/۱۷/۱۳۸۶

ورزش برای معلولان ذهنی


من هفته ای 3-2 مرتبه میرم ورزش. البته بعد از حادثه ای که برام پیش اومد دیگه تا مدتی نمیتونم ورزش مورد علاقم که جودو هستش رو تمرین کنم ولی دوچرخه سواری داخل سالن یا اسپینینگ با این وضعیت پام مشکلی درست نمیکنه. هم کلی کالری مصرف میشه و هم برای آمادگی عمومی خوبه

بعد از یکی از تمرینهای هفتگیم همیشه تعداد زیادی بچه و بزرگسال با مشکل ذهنی مثل سندرم داون میبینم که از یکی از سالنها میان بیرون. در این تمرین والدین یا همراهیان هم میتونن شرکت کنن و همیشه تعداد زیادی هم مربی برای اینها وجود داره. مربیها هم بعد از تمرین مسوولن که مطمئن بشن که والدین یا تاکسی همه بچه ها رو برسونن خونه. حتی اگر یکی دیر بیاد اونقدر وا میستن تا اون بچه تکلیفش مشخص بشه. من واقعا تحت تاثیر اینهمه توجه قرار گرفتم. کسی نه اونا رو مسخره میکنه و نه اذیت. مربیها هم خیلی با احترام و دلسوزی با اونها رفتار میکنن. خیلی عالیه