۲/۲۲/۱۳۸۸

خشونت

دیشب داشتیم از بیرون با ماشین یکی از دوستان برمیگشتیم خونه. در بلوار پیروزی در یکی از میدونها دو تا ماشین جلوتر از ما با هم تصادف کردن. یک خانم از یکیشون پیاده شد و یه پسر جوان از ماشین دیگه. یه دفعه دیدیم که پسره کمربندشو دراورد و شروع کرد به زدن خانمه. آنچنان میزد روی سر و صورت زنه که روسریش افتاد و خانمه هم افتاد روی زمین. تا مردم ریختن و یارو رو کشیدن کنار همینطور میزدش. صحنه تاسف آوری بود
از اونموقع همش به اون صحنه فکر میکنم و اینکه اگر اون خانم از عزیزان ما بود. عجب شجاعت و رشادتی هم داشت اون پسر! واقعا باید بهش لقب شیردل مشهد رو داد که یه زن رو با کمریند داغون کرد. دیشب فکر میکنم با غرور خوابیده و الان هم برای رفقاش با افتخار تعریف میکنه. بالاخره باباش میتونه به پسرش افتخار کنه. به سرووضعش و ماشین پژو 206 اون میومد که وضعش هم خوب بود
اینروزا همینطور نسبت به سطح فرهنگ مردم داره نظرم عوض میشه. قبلا از مدافعان این قضیه بودم که مردم ما از سطح فرهنگ و سطح هوش بالائی برخوردارن. البته هر روز که میگذره بیشتر نظرم عوض میشه

۲/۱۷/۱۳۸۸

اقتصاد

اگر ماشین داشتم عصرا میرفتم مسافرکشی

۲/۱۲/۱۳۸۸

عبور از عرض خیابان



الان مدتیست که در مشهد ساکن هستیم. از مشکلات زندگی در اینجا عبور از عرض خیابانه که در بعضی جاها خطر جانی داره. یکی از این محلها قبل از فلکه تلویزیون قدیم به سمت فلکه پارکه. باید از عرض خیابان رد شد و با اونطرف رفت تا بشه به سمت فلکه پارک تاکسی گرفت. در این مدت به این نتیجه رسیدم که یکی از تفریحات راننده ها عبور با سرعت زیاد از کنار کسائیه که از عرض خیابان رد میشن. جالبه که در دور و بر این مسیر هیچ محلی برای عبور عابر پیاده نیست. البته اگر هم بود که فرقی نمیکرد، کسی که احترام به خط عبور عابر پیاده نمیگذاره. فکر کنم راهنمائی و رانندگی مشهد از موفقترین!!!! ادارات مشهد باشه. فقط کافیه به وضعیت رانندگی مردم نگاه کنین تا ببینین اوضاع چطوره. ماشینها وقتی که چراغ قرمزه بدون استثنا روی خط عبور عابر پیاده وا میستن. هنوز هم چراغ سبز نشده شروع به بوق زدن و حرکت کردن میکنن. یه دست ملت هم روی بوقه.

فکر کنم مناسبترین ماشین برای رانندگی در مشهد هم زره پوشه. اگر ارتش بخواد اون نفربرای قدیمیشو اسقاط کنه شاید برم یکیشو برای رانندگی در مشهد بخرم.